انتقاد شدید مرکز پژوهشهای مجلس/ سیاست های ارزی دولت، دلار را به «قیمت غیرقابل باور» رسانده
تاریخ انتشار: ۱۴ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۶۳۳۹۸
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در حالی منتشر شده که مقامات دولتی تاکید دارند عواملی مانند، اعتراضات ماههای گذشته، برنامهریزیهای دشمن و نرخ گذاری کانالهای تلگرامی خارج از کشور زمینهساز افزایش بیرویه نرخ ارز بودهاند. هر چند در میانه مسیر رشد بدون توقف قیمت ارز، برکنار صالح آبادی از ریاست کل بانک مرکزی و جایگزینی محمدرضا فرزین با او به نوعی اعتراف دولت به اشتباهات سیاستگذاری بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آنچه که مرکز پژوهشهای مجلس برآورد کرده اما دقیقا مغیار با ارزیابی دولت است. گزارش این مرکز میگوید بخش قابلتوجهی از اقدامات دولت در ماههای گذشته معطوف به کاهش بیثباتی ارز بوده اما این اقدامات برای کاهش نوسانات نرخ ارز نهتنها به کنترل نرخ ارز منجر نشد بلکه به شرحی که در گزارش مورد اشاره قرار گرفته است، خود به عامل تشدید بیثباتی بدل شد در شرایطی که میتوانست افزایشهای غیرمنطقی صورت گرفته در بازار ارز کنترل شود.
دراین گزارش همچنین تاکید شده است افزایش واردات به صورت کلی و به ویژه اعلام رسمی مجوز واردات خودرو همگی به افزایش تقاضای حواله ارزی منجر و زمینه ساز حاکم شدن انتظارات افزایشی بر بازار ارز را بوجود آورده است.
تردیدسازی دولت
نکته دیگری که این گزارش به آن اشاره دارد ناروشن بودن سیاست دولت در قبال فروش ارز در بازار آزاد است. مرکز پژوهشهای مجلس تاکید کرده که در کنار مداخله دستوری در قیمت معاملات در بستر مرکز مبادلات ارزی، تردیدی محسوس در سیاست فروش ارز نیز به چشم میخورد. همین تردید موجب شد که نه تنها بازار آرامش و ثبات را تجربه نکند بلکه اتفاقاً به سفتهبازی و خروج سرمایه نیز دامن زده شود. نکته اینجاست که کارشناسیان و ناظران اقتصادی نیز پیشتر نگرانیهای مشابهی را درباره سیاستهای ارزی دولت مطرح کرده بودند.
در بخشی از این گزارش آمده است: سیاستهای ارزی دولت در واکنش به این تلاطمات که میتوان عصاره آن را «تثبیت نرخ ارز رسمی» معرفی کرد، موجب تضعیف بازار رسمی، عمق بخشیدن به بازار غیررسمی، کاهش سرعت بازگشت ارز و افزایش مضاعف تقاضای واردات شد و خود به عاملی برای افزایش مداوم نرخ و رساندن آن به سطوح غیرقابل باور ۶۰ هزار تومانی تبدیل شد.
شدت گرفتن افزایش خروج سرمایه
در عین حال در این گزارش تاکید شده سیاستهای به کار گرفته شده خروج سرمایه را دستخوش افزایش کرده است . در این گزارش تاکید شده است: به طور معمول و به اشتباه، خروج سرمایه به فرار سرمایه به شکل انتقال داراییها و سرمایه به خارج از کشور نسبت داده میشود. درحالی که خروج سرمایه اعم از فرار سرمایه بوده و افزایش نگهداری داراییهای خارجی را نیز شامل میشود. برای مثال، زمانی که نگهداری اسکناس ارز و طلا در داخل مرزهای کشور افزایش مییابد، خروج سرمایه رخ داده است. زمانی که صادرکننده بازگشت ارز خود به چرخه اقتصادی را به تعویق میاندازد، به معنای افزایش مقطعی خروج سرمایه است. در واقع خروج سرمایه، به معنای خروج از مرزهای جغرافیایی کشور نیست، بلکه به معنای خروج از چرخه اقتصاد است.
هرچه داراییها و سرمایههای داخلی از بازده کمتر و ریسک بیشتری در نسبت با سرمایهها و داراییهای خارجی برخوردار باشد، تقاضای خروج سرمایه افزایش پیدا میکند. نظر به ماهیت دارایی گونه ارز، افزایش ریسکها و نااطمینانیها بهسرعت در نرخ ارز منعکس میشود.
وقتی معیشت به سیاست خارجی گره خورده
در این گزارش پنج عامل مورد اشاره قرار گفته و تاکید شده است: ناآرامیهای ابتدای نیمسال دوم سال جاری، کمرنگ شدن احتمال حصول توافق هستهای، سفرها و اقدامهای مقامات آمریکایی به کشورهای منطقه برای اعمال فشار بیشتر به ایران، تحریمهای جدید وضع شده علیه برخی نهادها و اشخاص ایرانی و سایر علامتها و خبرهایی که فعالان اقتصادی درخصوص عدم بهبود روابط بینالمللی دریافت کردهاند از طریق افزایش خروج سرمایه ، اعم از فرار و ...از عواملی است که به افزایش نوسانات نرخ ارز منجر شده است. ایجاد چشمانداز مثبت در بازدهی داراییهای داخلی نسبت به داراییهای خارجی، مستلزم ارتقای کیفیت حکمرانی اقتصادی یا ایجاد افق مثبت در روابط بین المللی از طریق تعریف و ایفای نقش جدید در عرصه جهانی است.
این بخش از گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نیز از آن جهت اهمیت دارد که ناقض ادعای رئیس جمهوری و دولت مبنی بر گره نزدن اقتصاد کشور به سیاست خارجی است. در واقع گزارش اخیر تاکید میکند که مسایل اقتصادی چون نرخ ارز که تاثیر مستقیمی بر معیشت مردم دارند به طور پیوسته و نزدیکی از تحولات سیاست خارجی تاثیر میگیرند.
بیشتر بخوانید:
فرمانده کل سپاه: مشکلات اقتصادی و نوسانات ارز را «درک» میکنیم اما ملت نباید «تسلیم» شوند
مجلس در «نقطه جوش» / «عبور از رئیسی» با استیضاح وزرا، کلید میخورد؟
«عبور از رئیسی» کلید خورد؟ / سلیمی نمین: «نظام»، مشکلی ندارد / «اشتباهات فاحش و سریالی دولت»، سهم زیادی در وضعیت بههم ریخته فعلی دارد
قالیباف خطاب به میرکاظمی: نامه حاوی ادعای نادرستتان به رئیسجمهور، به من «منتقل» شده / من هم ...
چرا «پیشگیری» نکردید؟ / قالیباف: «افتخار» مجلس است، از «۴۰ روز قبل»، شرایط کنونی ارزی کشور را «پیشبینی» کرد
«بسته ارزی» گمشده کجاست؟ / سخنگوی دولت،سخنان قالیباف را رد کرد
نماینده دولت از کمیسیون تلفیق بودجه، «قهر» کرد! / تعامل «بهارستان» و «پاستور»؛ هر روز، بدتر از دیروز
وزیر کشور: خودم از بازار خرید میکنم / نرخ رشد تورم، «خیلی کاهش» پیدا کرده / اتفاقات اخیر در بحث ارز را «توطئه» میدانیم
آیتالله صدیقی: «در خلوت اشک بریزید» و مشکلات کشور را با «دعا» حل کنید / کشور درگیر «جنگ اقتصادی» است
۲۱۲۲۰
کد خبر 1739353منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: مجلس یازدهم دلار ارز مرکز پژوهش های مجلس خروج سرمایه تاکید شده دارایی ها نرخ ارز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۶۳۳۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مارکسیسم چه نگاهی به سیاست بینالملل دارد؟
عصر ایران؛ شیرو ستمدیده - ایدئولوژیهای گوناگون غالبا دربارۀ سیاست بینالملل بینظر نیستند. مارکسیسم هم چشماندازی به سیاست بینالملل دارد که البته با چشماندازهای سنتی و متعارف به کلی مغایر است. چیزی که رویکرد مارکسیستی به سیاست بینالملل را متمایز میسازد، تاکید آن بر قدرت اقتصادی و نقشی است که "سرمایۀ بینالمللی" دارد.
مارکس در وهلۀ نخست به تحلیل ساختارهای سرمایۀ ملی، بویژه رابطۀ آشتیناپذیر بین بورژوازی و پرولتاریا توجه داشت، اما در نوشتههای او به طور ضمنی چشماندازی بینالمللی نیز وجود دارد. به نظر مارکس وفاداریهای طبقاتی با تقسمیات ملی برخورد دارد. او بر اساس چنین عقیدهای در پایان کتاب "مانیفست کمونیست" نوشت: کارگران جهان، متحد شوید!
در آثار مارکس این ایده به طور ضمنی مطرح شده است که سرمایهداری نظامی بینالمللی است ولی تا قبل از انتشار کتاب مشهور لنین، به نام "امپریالیسم: بالاترین مرحلۀ سرمایهداری"، این ایدۀ مارکسیستی با قوت و صراحت یا به شکل کامل مطرح نشده بود.
لنین معتقد بود توسعۀ امپریالیستی خواست سرمایهداری داخلی برای حفظ سطح بالای "سود" از راه صادر کردن سرمایۀ اضافی را نشان میدهد، و این به نوبۀ خود، قدرتهای بزرگ سرمایهداری را به برخورد با یکدیگر کشاند و جنگ برآمده از آن (جنگ جهانی اول)، اساسا جنگی امپریالیستی است که برای کنترل و تصاحب مستعمرات در آفریقا، آسیا و جاهای دیگر درگرفته است.
اما مارکسیستهای جدید یا نئومارکسیستها، به محدودیتهای الگوی مارکسیسم-لنینیسم کلاسیک اذعان میکنند؛ از جمله به این که امپریالیسم حاکم بر اوایل سدۀ بیستم ثابت نکرد که "بالاترین" (یعنی آخرین) مرحلۀ سرمایهداری است؛ و آشکار شد این فرضیه که سیاست دولت صرفا بازتاب منافع سرمایهداران است، فرضیهای کوتهبینانه است.
در واقع تا آنجا که نئومارکسیستها "خودمختاری نسبی" دولت را میپذیرند، به این باور پلورالیستی نزدیک شدهاند که مجموعههای گوناگونی (درونملی، ملی و بینالمللی) بر صحنۀ جهانی تاثیر میگذارند.
اما ویژگی متمایز چشمانداز نئومارکسیستی این است که به رشد و توسعۀ "نظام سرمایهداری جهانی" توجه دارد؛ برخلاف مارکسیسم کلاسیک که بر "رقابت بین سرمایهداریهای ملی جداگانه" تاکید داشت.
در تحلیل نئومارکسیسم، ویژگی اصلی نظام سرمایهداری عبارت است از سازماندهی منافع طبقاتی بر پایهای بینالمللی در نتیجۀ پیدایش شرکتهای چندملیتی.
در این دیدگاه، این شرکتها نه تنها دولتهای دارای حاکمیت را از جایگاه بازیگران مسلط صحنۀ جهانی محروم کردهاند، بلکه خودشان نیز مانند دولتها و سازمانهای بینالمللی، در چارچوب الزامات ساختاریای عمل میکنند که متضمن منافع درازمدت سرمایهداری جهانی است.
به عقیدۀ نئومارکسیستها، ساختار جهانی تولید و مبادله بسیار منظم است؛ به این معنا که جهان را به ناحیههای "مرکز" و "پیرامون" تقسیم کرده است.
ناحیههای مرکز، مانند شمالِ پیشرفته، از نوآوریهای فناورانۀ سطوح بالا و پایدار سرمایهگذاری سود میبرند، در حالی که ناحیههای پیرامون، مانند جنوب کمتر توسعهیافته، نیروی کار ارزان تدارک میبینند و اغلب وابسته به فروش محصولاتاند.
اینگونه نابرابریهای جهانی، ساختارهایی را در خود منعکس میکنند که در سطح منطقهای و درون اقتصاد ملی ایجاد شدهاند. در حالی که ناحیههای منطقۀ مرکزی در در اقتصاد جهانی ادغام شدهاند، منطقههای پیرامونی در واقع در حاشیه باقی ماندهاند و اغلب به محل رشد ناسیونالیسم قومی تبدیل میشوند. از این رو، جهانی شدن اقتصادی با گسستگی ملی همراه است.
این نگاه مارکسیستهای جدید به سیاست بینالملل در واقع از دهۀ 1960 به این سو پدید آمد. مطابق این نگاه، مناطق پیرامونی همواره باید وابسته باقی بمانند. یعنی کشورهای جهان سوم هیچ گاه نمیتوانند به جمع کشورهای جهان اول بپیوندند.
آندره گوندر فرانک جزو کسانی بود که چنین نگرشی را ترویج میکرد. اما پس از ظهور موج سوم دموکراسی در جهان، از اواسط دهۀ 1970 تا اوایل دهۀ 1990 میلادی، معلوم شد که برخی از کشورهای جهان سوم میتوانند از این جهان به جهان اول بگریزند. یعنی از کشوری "در حال توسعه" به کشوری "توسعهیافته" تبدیل شوند.
بنابراین نئومارکسیسم را نیز باید دست کم واجد دو موج جهانی دانست. موج اول مبتنی بر آرای کسانی چو گوندر فرانک است که نور امیدی در انتهای تونل تکاپوی مناطق و جوامع پیرامونی نمیبینند، موج دوم نیز متعلق به نئومارکسیستهای پس از ظهور نئولیبرالیسم و جوامع توسعهیافته در مناطق پیرامونی است.
نمونۀ اعلای چنین جوامعی، کرۀ جنوبی است که از 1987 به این سو، حقیقتا توانست در اقتصاد جهانی ادغام شود و از کشوری "در حاشیه" به کشوری دموکراتیک و پیشرفته بدل شود که اقتصادش هم عمیقا مبتنی بر نظام سرمایهداری است.
در مجموع به نظر میرسد که نئومارکسیسم هنوز گرفتار میراث اصلی مارکسیسم، یعنی بدبینی به جهان سرمایهداری است؛ به این معنا بهروزی عمومی بشر در جهانی مبتنی بر نظام سرمایهداری را اساسا ناممکن میداند.
انتقادهای بیپایان نئومارکسیستها از سرمایهداری جهانی یا آنچه که نئولیبرالیسم میخوانندش، دقیقا ریشه در چنین نگرشی دارد. اما تحولات اخیر جهانی بویژه در منطقه خاورمیانه، یعنی رشد اقتصادی و پیشرفت قابل توجه کشورهایی نظیر عربستان و امارات و قطر نیز در آستانۀ تبدیل شدن به چالشی جدید برای نگاه نئومارکسیسم و کلا نگرش مارکسیستی به سیاست بینالملل است.
مطابق این نگرش کلان، بهروزی و پیشرفت برای کشورهای به اصطلاح عقبمانده، در ذیل نظام بینالمللی سرمایهداری ناممکن است؛ اما واقعیات مشهود اخیر، نه فقط در شرق آسیا بلکه در برخی کشورهای عربی خاورمیانه، نافی این مدعا به نظر میرسند.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: سرمایهداری جمعی چیست؟ دولت سرمایهداری چیست؟